فیبروم یا فیبروئید رحم، تومورهای منوکلونال خوش خیم غیر سرطانی هستند که شایع ترین توده لگنی به شمار می آیند که از کلاژن، فیبرونکتین و پروتئوگلیکان تشکیل می شوند. در این مقاله قصد داریم همه چیز در مورد فیبروئید رحم را برای شما شرح دهیم و به تمام سوالات شما در این زمینه پاسخ دهیم پس با ما همراه باشید.
علت فیبروئید رحم
شایع ترین عارضه اندیکاسیون برای هیسترکتومی هستند که میزان بروز در خانم ها به عوامل متعددی بستگی دارد که شامل:
ژنتیک
این عامل به اختلال و ناهنجاری های کروموزوم و بی نظمی کلاژن موجود در کلوئید بستگی دارد.
هورمون ها
باید بگوییم که هورمون استروژن و هورمون پروژسترون تاثیر بسزایی در رشد فیبروئید رحم دارد. چاقی و منارک زودهنگام عواملی هستند که تولید هورمون استروژن را افزایش می دهد و در نتیجه فیبروم را تشکیل می دهند. ازجمله عواملی که تولید هورمون استروژن راکاهش می دهد، استعمال دخانیات است، اما با ورزش و زایمان های متعدد (پاریته) می توان نقش محافظت کننده را در این راستا اعمال کرد.
فاکتورهای رشد
فاکتورهای رشد، پروتئین ها و یا پلی پپتیدهایی که به صورت موضعی توسط سلول های عضله ی صاف و فیبروبلاست ها تولید می شوند، رشد فیبروئید رحم را عمدتا از طریق افزایش دادن ماتریکس خارج سلولی افزایش می دهند. باید بگوییم که بسیاری از این فاکتورهای رشد، در فیبروئیدها بیش از حد بارز می شوند.
ارتباط سن با فیبروئید رحم
میزان بروز فیبروئید های رحمی با افزایش سن ازدیاد می یابند.
عوامل هورمونی درونزا
اگر تماس با هورمون های درونزا زیاد باشد، مانند آنچه در مواد منارک زودهنگام (منارک در کمتر از 10 سالگی) دیده می شود، احتمال ابتلا به فیبروئیدهای رحمی افزایش می یابد و منارک دیرهنگام احتمال ابتلا به فیبروئیدهای رحمی را کاهش می دهد.
سابقه خانوادگی
احتمال خطر ابتلا به فیبروئید رحم در بستگان درجه ی اول زنان مبتلا به فیبروئید 5/2 برابر افزایش می یابد.
نژاد
احتمال ابتلا فیبروم در خانم های سیاه پوست بیشتر از زنان سفید پوست است. (بدون در نظر گرفتن عوامل خطر شناخته شده)
وزن
به ازای هر 10 کیلوگرم افزایش وزن بدن و با افزایش شاخص توده بدنBMI احتمال خطر ایجاد فیبروئید رحم 21 درصد افزایش می یابد.
رژیم غذایی
رژیم غذایی غنی شده از گوشت گوساله یا انواع دیگر گوشت قرمز و ژامبون، میزان بروز فیبروئید رحم را افزایش می دهد، در حالی که رژیم غذایی غنی از سبزی های سبز سبب کاهش این خطر می شود.
ورزش
احتمال ابتلا به فیبروئید رحم در زنانی که در گروه بیشترین فعالیت فیزیکی (تقریبا 7 ساعت در هر هفته) قرار دارند، بسیار کمتر از زنانی است که متعلق به گروه کمترین فعالیت فیزیکی (کمتر از 2 ساعت در هفته) هستند.
کنتراسپتیوهای خوراکی
هیچ گونه ارتباط قطعی بین کنتراسپتیوهای خوراکی و بروز فیبروئید رحم وجود ندارد. به نظر نمی رسد که تشکیل فیبروئیدهای جدید، تحت تاثیر مصرف کنتراسپتیوهای خوراکی قرار گیرد.
هورمون درمانی یائسگی
در اکثر زنان یائسه ی مبتلا به فیبروئید رحم، هورمون درمانی رشد فیبروئیدها را تحریک نمی کند. اگر فیبروئیدها رشد کنند، به احتمال زیاد پروژسترون علت آن است.
حاملگی
با افزایش پارتیه، میزان بروز و تعداد فیبروئیدهای رحمی که از نظر بالینی آشکار هستند، کاهش می یابد. روند تغییر شکل میومتر در دوره ی بعد از زایمان خواه زایمان طبیعی باشد یا زایمان سزارین، که از آپوپتوز و از بین رفتن تمایز ناشی می شود، ممکن است عامل پسرفت فیبروئید رحم باشد.
آسیب بافتی
آسیب سلولی یا التهاب حاصل از عوامل محیطی، عفونت یا هیپوکسی، به عنوان مکانیسم آغازکننده ی تشکیل فیبروئید رحم مطرح شده اند. میزان بروز میوم در زنان دارای سابقه ی عفونت های آمیزشی، سابقه استفاده از وسایل داخل رحمی IUD و یا دارای سابقه تماس با تالک، افزایش نمی یابد. ویروس هرپس سمپلکس نوع اول و دوم، کلامیدیا در فیبروئیدها یافت نشده اند.
علائم فیبروئید رحم
- خونریزی غیرطبیعی: باید بگوییم که این عامل هنوز با منوراژی، آشکارا تایید نشده است.
- درد: احساس درد لگنی در زنان مبتلا به فیبروئید، فقط اندکی بیشتر از زنان فاقد فیبروئید است.
- علائم ادراری: فیبروئیدها ممکن است سبب علائم ادراری شوند و افزایش حجم رحم در همراهی با فیبروئید، با علائم ادراری ارتباط دارد.
تشخیص فیبروئید رحم
معاینه ی لگنی: در معاینه ی لگن، براساس کشف رحم بزرگ، دارای شکل نامنظم، سفت و غیرحساس، معمولا می توان فیبروئید رحم زیرسروزی و داخل جداری حائز اهمیت بالینی را تشخیص داد. اندازه ی رحم که با معاینه ی دودستی ارزیابی می شود، حتی در اکثر زنانی که BMI آن ها بیش از 30 است، ارتباط خوبی با اندازه و وزن رحم در بررسی پاتولوژیک دارد. بررسی روتین سونوگرافیک، در مواردی که تشخیص تقریبا قطعی است، ضرورت ندارد. باوجود این، تشخیص قطعی فیبروئید رحم زیر مخاطی اغلب مستلزم سونوگرافی، هسیتروسکوپی و یا تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی MRI است.
تصویر برداری: در زنان علامتدار، متخصص زنان و زایمان اغلب با استفاده از درمان طبی و پزشکی، روندهای غیرتهاجمی یا عمل جراحی، اغلب با ارزیابی صحیح اندازه، تعداد و موقعیت فیبروئید رحم بستگی دارد. شایان ذکر است که بگوییم که سونوگرافی، در دسترس ترین و کم هزینه ترین روش تصویر برداری برای افتراق فیبروئیدها از سایر مسایل پاتولوژیک لگن محسوب می شود و در حد قابل قبول، برای ارزیابی رحم هایی که حجم کمتری دارند، قابل اعتماد است.
درمان فیبروئید چیست؟
بیمار بعد از مراجعه به جراح، متخصص زنان و زایمان و نازایی اقدام به درمان فیبروئید رحم ایجاد شده می نماید. در این راستا متخصص زنان درمان های زیر را برای حذف فیبروئید اعمال می کند که عبارتند از:
- انتظار و توام با نظارت: عدم درمان فیبروئیدها به ندرت مشکلی ایجاد نمی کند (به جز خانم هایی که به کم خونی ناشی از منوراژی مبتلا هستند)
- درمان طبی: در این نوع درمان بیمار با مصرف داروهای ضدالتهابی غیر استروئیدی میزان خونریزی ناشی از منورژای را کاهش می دهد.
- درمان با جراحی: این نوع درمان خود شامل: میومکتومی شکمی، عمل سزارین و میومکتومی همزمان، میومکتومی لاپاراسکوپی، میومکتومی هیستروسکوپیک، آمبولیزاسیون شریان رحمی، مسدود کردن شریان رحمی، اولتراسوند متمرکز با هدایت رزونانس مغناطیسی.
چند نکته حین درمان فیبروئید رحم
درزنان بدون علامت مبتلا به فیبروئید که در آینده نزدیک تمایل به حامله شدن دارند، با بررسی حفره ی رحم از طریق سونوگرافی، هیستروسکوپی یا MRI اطلاعات سودمندی در مورد وجود فیبروئیدهای زیرمخاطی و تاثیر احتمالی آن ها بر باروری، بدست می آیند. اگر حفره ی رحم تغییر شکل نیافته باشد، فیبروئیدها نیازی به درمان ندارند و بیمار می تواند برای حامله شدن تلاش کند. در صورت تغییر شکل حفره ی رحم، می توان میومکتومی(هسشتروسکوپیک شکمی) را مدنظر قرار داد. متخصص زنان و زایمان حاذق می تواند اقدام به میومکتومی لاپاراسکوپیک و بستن چند لایه ای میومتر کند.
در زنان بدون علامتی که تمایل به حفظ قدرت باروری ندارند، باید روش نظارت (انتظار توام با نظارت) در نظر گرفته شود. این موارد بررسی دوره ای علائم بیمار و معاینه ی لگن برای ارزیابی اندازه رحم، ضرورت دارد.
در زنان علامتداری که مایل به حفظ قدرت باروری هستند و علامت اصلی آنان خونریزی غیر طبیعی است، باید میزان پایه ی هموگلوبین اندازه گیری شود، چون ممکن است تطابق با کم خونی رخ بدهد.
اگر حفره ی رحم تغییر شکل یافته باشد، باید انجام میومکتومی (هیستروسکوپیک یا شکمی) مدنظر قرار گیرد.
در خانم هایی که عمدتا دچار درد مرتبط با فیبروئید یا علائم فشاری هستند، می توان از میومکتومی، هسیترکتومی و آمبرلیزاسیون شریان رحمی و یا اولتراسوند متمرکز استفاده کرد.
در زنان علامت داری که تمایلی به حفظ قدرت باروری ندارند، در صورتی که هیچ درمانی در آن مقطع زمانی مطلوب نباشد، می توان از رویکرد نظارتی (انتظار توام با نظارت) استفاده کرد. زنان علامت داری که در مرحله ی حول و حوش یائسگی به سر می برند، ممکن است خواهان رویکرد نظارتی باشند تا سن یائسگی فرا برسد که در این زمان، علائم در اغلب موارد کاهش پیدا می کنند. در این موارد، می توان از میومکتومی (هیستروسکوپیک، شکمی یا لاپاراسکوپیک)، هیسترکتومی(واژینال، لاپاروسکوپیک یا شکمی) و یا آمبولیزاسیون شریان رحمی استفاده کرد.
باروری و فیبروئید رحم
وجود فیبروئید رحم زیر مخاطی سبب کاهش میزان باروری و خارج کردن آن ها سبب افزایش میزان باروری می شود. فیبروئیدهای زیرسروزی تاثیری بر میزان باروری ندارند، اما خارج کردن آن ها میزان باروری را افزایش می دهد. فیبروئیدهای داخل جداری ممکن است باروری را اندکی کاهش بدهند، اما خارج کردن آن ها سبب افزایش باروری و حاملگی نمی شود. تا زمانی که مشخص نشده است فیبروئیدهای داخل جداری سبب کاهش میزان باروری و میومکتومی سبب افزایش میزان باروری می شود، نباید عمل جراحی میومکتومی ترغیب شود.
0 دیدگاه